وقتی پسرم کودک بود و بدلیل مرز اوتیسم بودن ناچار شدم براش پرستار بگیرم ، خانم های زیادی مراجعه کردن برای رزومه از متاهل تا مطلقه و مجرد و مواجهه شدم با سیل پیشنهادات و پیام های عجیب و بیشتر از جانب متاهلین ، اما درک نمیکردن ک قراره مسئولیت پاره ی تنمو بهشون بسپارم ن چیز دیگه . حالا بماند در آخر با خانمی متاهل ک فرزندی همسن پسرم داشت توافق کردم و البته با همسرش دوست شدم و رابطه ی کاری و خانوادگی ما ۳ سال ادامه داشت و در محیط کاری هم همین ماجرا و اتفاقات بصورت گسترده وجود داره و درک نمیکنن اینجا محل کاره منه و آبروی منه و اینجا هم متاسفانه بیشتر از جانب متاهلین
این ی قصه نیست ، واقعیت دردناک جامعه ی رو ب افوله