2777
2789

تهدیدی که پای آبرو وسط باشه

این 2 ساله تهدید کنه

و جریانش زیاده...


نمیتونم برم شکایت کنم سنم زیاد نیست که خودم کار خودمو درست کنم

کسیم ندارم باهاش صمیمی باشم

فقط موندم.

هیوووچ🙂

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

قهوه اییش کنوقتی تهدید میکنه یعنی میدونه میترسی به ۱۴۸۰ زنگ بزن

آره می‌دونه نقطه ضعفمه 

من کوچیک بودم

الانم سنی ندارم ۱۷

بعد ی اشتباه کردم فقط مجازی

حالا نمی‌دونم چیکار کنم


چی بگم؟

هیوووچ🙂

آره می‌دونه نقطه ضعفمه من کوچیک بودمالانم سنی ندارم ۱۷بعد ی اشتباه کردم فقط مجازیحالا نمی‌دونم چیکار ...

راجب همین قضیه باهاشون صحبت کن 

خیلی خوب راهنماییت میکنن

اگه ترسی باشه تو دلت باهات حرف میزنن

الهی من دورت بگردم چقدر سرنوشت شبیه منه ببین من بیستو یکسالمه دقیقا کلاس هشتم بودم ک رل زدن رو از طریق دوست ناباب شروع کردم باورت میشه من حتی تو گروهای زیادی بودم ک همه هکر و همش چت میکردم همش عمسمو فرستادم گروهای بالای ۱۰۰۰ نفر و کلا انکاری شاخ روبیکا شده بودم  همینطوری تو مجازی وقتمو میکذروندم از درس از زندگی از همه چی افتادم الان ک فکر میکنم اونجا حالیم نبود  آک خدا عوام رو نمی‌داشت میتوسنت عکس دست یکی از هم روستایی هامون بیوفته گذشت بعد دوسال ک من  ملاس نهم با یکی ک از یه روستا بالا تر از خودمون بود رل زدم روستامون  جوری بود ک اگ یکی تو روستامون میفهید من باهاش بودم   کلا آبروم می‌رفت و ج.  نده خطاب میکردند و خانوادم و اینا بشدتتتتت غیرتی و تعصبی  خلاصه بگم برات یکسال باهاش بودم بعدش باهام کات کرد ب دوستش  عکسام رو نشون عکس خوب و بد نشون داده بود خیلی حالم بد بود خیلی اصلا همش گریه میکردم و نگران بودم و ترس اینو داشتم آبروم رو ببره بشدت نکراننننن بودم ولی گفتم من پیشرفت میکنم خودمو نباختم همش ب فکر آینده بودم ولی اصلا تمرکز نداشتم همش درگیر بود فکرم ک ب مرور زمان  ب خدا گفتم خدایا آبروم رو نبر و  واقعا ب خدا اعتماد کردم و سر قولم موندم خطاهم داشتم ها بازم ن ولی واقعا خدا هوام رو داشت نزاشت عکسام تو روستامون پخش بشه نذاشت بلا ب سرم بیاد خیلی هوام  رو داشت. واقعا میگم....  باورت میشه روستاشون نزدیک روستای ماست .. ولی از اون زمان یک بار هم حتی ندیدمش ن عکسی ازم پخش کرد و ن کاری کرد ولی میتونست بکنه چون پسرای  روستاهای نزدیک  باهم  خیلی رفیق هستن و زود عکس آدم پخش میشه و حرف درمیارن میخام بگم فقط به خدا توکل کن و بهش ایمان داشته باش بهش اعتماد کن اون خیلی هواتو داره دختر من بهت قول میدم اگه بهش اعتماد کنی حتی یه عکستم پخش نشه  درضمن اصلا هم دختر بدی نیستی🥲💗🫂ببخشید طولانی شد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  3 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  2 ساعت پیش