2777
2789

 شوهرم دوروز خوبه باز شروع میکنه...یه روز شوخی و خنده تا ۳ چهار روز اخم و تخمه و جواب نمیده و فقط دنبال دعواست...نمیدونم چجوری این اخلاقشو درست کنم خیلی رو مخه! بی دلیل عن بازی درمیاره مثلا چند روز جلوتر سر مخفی کاریاش و دروغایی ک میگه دعوا شد روز بعدش بزور آشتی کرد همه چی اوکی بود دیروز از ظهره باز رفته تو فاز گفتم بریم یه بیرون هوایی بخوریم با منت برده ازونجام ک برگشتیم همش تیکه پرونی 😐😐😐 اخرشبم خودشو زده به مریضی و همینو بهانه کرده چرا حالمو نپرسیدی درصورتی ک من جلوش بمیرم طرف نمیگه مردی یا زنده ای. 

نامزد داشته قبل ازدواجمون و نامزدیشون بهم خورده یه روز تعریف کرد ک از دختره خوشم نمیومد کاری کردم خودش دمشو بزاره رو کولش ن محلش میدادم ن چیزی همش قهر و اشتی😐 نکنه الانم میخواد کاری کنه من برم؟ بعد ۴ سال زندگی😐😐😐  اینایی که گفتم سبک برداشت نکنین بخدا اینقدر داره این کارشو تکرار میکنه حالم داره بهم میخوره همش دلم میخواد برم گم و گورشم از دستش.. مثلا برا آشتی که میاد اینقد پیله میکنه تا مجبورشی حرف بزنی تا حرف بزنی و بفهمه اوکی شدی میزاره میره باز محلت نمیده 

هرموقع کاربریمو دیدی به نیت خونه دار شدنم برا امام رضا یه صلوات بفرس🌱🙃

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

حالا که دستش رو خوندی و نقشش رو میدونیتو هم شاد و پرانرژی و بیخیال زندگیت رو بکن و برات مهم نباشهتا ...

اخه نمیخوام بزور باهام بمونه خب وقتی نمیخواد زندگی کنه بره گم شه

هرموقع کاربریمو دیدی به نیت خونه دار شدنم برا امام رضا یه صلوات بفرس🌱🙃

به خودش بگو بگو اینکارو میکنی منم بزارم برم؟؟ هروقت میخوای برم مستقیم به خودم بگو منو مثل اون بازی ن ...

گفتم چندبار ن حوابی میده نه چیزی

هرموقع کاربریمو دیدی به نیت خونه دار شدنم برا امام رضا یه صلوات بفرس🌱🙃

نظرت چیه یه چندبار تو دست پیش بگیری؟ 

اینبار بزار آشتی کنه و بعد تو سریعا با یک بهانه خیلی الکی دعوا راه بنداز و قهر کن، پای قهرت هم وایسا

درود👋همون شیرین معروفم، شیرین زن آقامون خسرو، از دیار ارمنستانم و از خون ایران! یه روز یه ورپریده ای به اسم شاپور اومد و نقاشی منو کشید بعد از وجنات یکی از دوستاش به اسم خسرو برام تعریف کرد و من قند تودلم آب شد! چند وقت بعد اومد و به من گفت نقاشی منو به خسرو نشون داده و اونم دل به من باخته؛ الانم برام این انگشتر و نامه رو فرستاده و از من دعوت کرده تا به قصرش برم!. منم راه افتادم به سوی تیسفون(پایتخت ایران ساسانی) تا ببینم کیه این شاهزاده خوش سر و سیما که همه ازش تعریف میکنن. در همین حین خسرو عجول هم دلش طاقت نیاورده بود و راه افتاده بود سمت ارمنستان تا منو ببینه.من رفتم تیسفون ولی گفتن شاهزاده رفته ارمنستان پی شیرین نامی. اونم رفته بود ارمنستان به کاخ عمه من و فهمیده بود من اومدم تیسفون و زده به کاهدون!. عمه من "مهر بانو "ملکه و والی ارمنستان بود، برام خبر فرستاد تا خودمو برسونم چون شاهزاده خسرو قراره اونجا مدتی بمونه، منم دوباره راه افتادم تا بلکه زودتر ببینم این دلداده ی والازاده رو.(بقیه داستان داخل تاپیکم هست😉) 

از اول اینجوری بود یا جدیدا اینجوری شده

از اولشم دتبال بهانه های مختلف بود اما پیگیر نبود جدیدا خیلی رو اعصابه 

هرموقع کاربریمو دیدی به نیت خونه دار شدنم برا امام رضا یه صلوات بفرس🌱🙃

نظرت چیه یه چندبار تو دست پیش بگیری؟ اینبار بزار آشتی کنه و بعد تو سریعا با یک بهانه خیلی الکی دعوا ...

اون تو همه چی منو مقصر میبینه حتی برا عن کاریای خودشم میگه تو مشکل داری و نمیخوای  کنی! 

هرموقع کاربریمو دیدی به نیت خونه دار شدنم برا امام رضا یه صلوات بفرس🌱🙃

گفتم چندبار ن حوابی میده نه چیزی

ولی خب شما هم بخاطر این حرفی که در مورد نامزد قبلشون زده حساس شدین و فکر می‌کنید میخواد دوباره تکرار کنه

معمار و طراح داخلی ، مدرس. طراح مد و لباس.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز