کارمونم ب دادگاه رسیده دوسال ونیم ازعمروگرفت واقعا حالم خوب نیس هرکاری میکنم اروم بشم نمیتونم ازدواج دومم باکلی قول قسم و وعده وعید اومد باورم نمیشه اینطوری شد اخه چرانمیتونید پایبند باشید ب زندگی مشترک زن میگیرید بخدایسریا بهانشون دخترا اهن پرستن دخترا پرتوقعن دخترا فلانن من صدمو براش گداشتم صففرقبولش کردم بازم صفر باچ رویی خیانت میکنید خدایافقط بخاطراینکه ی ظاهری دارید میگید هرکسی قبولمون میکنه بی مسئولیت رفیق باز اعتیادب مواد خیانت دهن بین اخه موندم ب چیش افتخارمیکرد من ساده دوسال موندم گفتم بخودش میاد هوا برش داشت خبری حیف عمرن وزندگیم ن میتونم اونوببخشم ن خودمو ک بهش اعتماد کردم