2777
2789
عنوان

قصه زندگی من

207 بازدید | 30 پست

من 30 سالمه یه ازدواج ناموفق داشتم چون دوسش نداشتم جدا شدم همه چیو هم بخشیدم پارسال با یه پسر اشنا شدم فهمیدم سیگار میکشه قول مردونه داد که اومد خواستگاری بذاره کنار گفت نامردم این کارو نکنم اونم یه ازدواج ناموفق داشت منم چون دوسش داشتم به خانوادم نگفتم سیگارو قبول کردم یعنی اعتماد کردم ازدواج کردیم الان 6 ماهه و من 4ماهه باردارم ولی سیگارشو ترک نکرد گاهی جمع میشن خونه عمش مشروب میخورن امشب هم یه مقدار با خودش اورد خونه دیگه خستم هرچی با خوبی با قهر با دعوا گفتم کنار بذار میگهتو زندگبمو جهنم کردی جرات هیچ کاری رو ندارم نمیذاری برم پیش رفیقام منم گفتم هرغلطی دوس داری بکن دوس دارم برگردم خونه مادرم خستم دیگه برم همه چیو به خانوادم بگم ولی با این بچه چی کنم چرا من هیچوقت روی خوش زندگی رو نمیبینم چه گناهی کردم مگه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خیلی بهش فشار نیار

ترک کردن واقعا سختههه من چند باز چیز دیگه ای رو ترک کردم و تجربه دارم اصلا نمیشه نیازمند یه برنامه ریزی دقیق و اراده قویه

ساده نیست

کاروانی شکر از مصر به شیراز آید/اگر آن یار سفر کرده ی ما باز آید✨

اگه مرد کاره دعواش نکن بزار یه تفریح داشته باشه اگرم که فقط دنبال رفیق بازیه که واقعا..

نه از صبح تا شب سرکاره این مدت هم سراغ رفیق بازی نرفته ولی میگه تو نمیذاری

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792