2777
2789
عنوان

روز چهارمیه ک قهرم با شوهرم

291 بازدید | 12 پست

اقا تاپیک قبل نوشتم داستانو 


امروز قسم خورده بودم غذا نپزم اون فقط وعده شام خونس چون دو روز پختم خونمون نخورد رفت خونه مادرش خورد


فقط نهار پختم و سهم شام خودم و پسرم و کنار گذاشتم

اومد خونه ارایش کردم بدون بچه رفتم بیرون 

قبل رفتن نوشتم رو کاغذ لیست چیزایی ک نیاز بود توخونه

گفتم پسرم اینو بده بابات بگو بخره....وگرنه برید همون خونه مادربزرگت بمونید...چون چندین روز بود چیزی نمیخرید حتی نون

پسرم ۴ سال و نیمشه....الهی فداش بشم مرد کوچیک و باغیرت من ...تنها برگ برنده ی من تو زندگیم داشتن پسر بود میمیرم براش‌..تا برم بیرون اومد منو بدرقه کرد بوسم کرد خیلی میگفت منم ببر مامان...ولی از صبح باهام بود نیاز داشتم تنها برم بیرون

تو راه پله داد میزد مامان دوست دارم  


رفتم یه ساعتی چرخیدم برگشتم دیدم برگه ای ک روش لیست نوشتم رو اُپنه.....لباسای خونگی بچه وسط حال عوض شده....


گفتم این حتما لج کرده بچه رو برداشته برده خونه مادرش...ینی دلم مثل شیشه ریخت و شکست....میخاستم زنگ بزنم یادم افتاد ک تقصیر اون بود تمام این اتفاقات بازم غرورم رو نشکستم رفتم سمت سرکوچه...داشتم میومدم دوباره سمت خونه دیدمشون تمام خریدارو کرده بودن بچه رو هم برده بود پارک

خلاصه اومدیم خونه من شام بچرو گرم کردم دادم. بهش خودمم خوردم اومدم اتاق خابیدم....اصلا بیرون نرفتم....


الان یه عده میگین چرا کوتاه نمیای بچه بازیا چیه ولی قبل قضاوت تاپیک قبل منو بخونید....میدونم دوری میوفته بینمون..


اما من نمیتونم اشتی کنم حداقل اینبارو...


اونم هیچ تلاشی برای حرف زدن و اشتی نمیکنه


پسرم چندین بار پرسید مامان تو با بابا قهری؟ چرا باهاش حرف نمیزنی...

چرا نمیای پیش ما بشینی تو حال...

اون کاملا متوجه میشه....



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

واقعا این حرفت بغضمو شکست

خواب درسته نه خاب 

 پاسخ های شما در مورد غلط املایی هاتون یا نظراتی که خودم میذارم هیچ اهمیتی واسم نداره کلا نخونده از بخش اعلانات حذف می‌کنم به اسم هیج کاربری هم توجه نمی‌کنم مگر اتفاقی 

حق با شماست ولی بخاطر پسرت آشتی کن منم با همسرم قهر بودم دیدم که پسرم همش تو خودشه یهو بغض میکنه گریه میکنه بخاطر پسرم رفتم همسرمو بغل کردم ازش خواستم که آشتی کنیم...روحیه پسرم کلا عوض شد زن و شوهری که قهر باشن کلا نظم خونه بهم میخوره

برای شادی روح مادرم یه صلوات بفرستین، ممنونم💔

زیاد داری کش میدی

شوهرت چندین ساعت سرکاره 

بعد میاد خونه اینطوری بی محلی نکن 

اتفاقا بذار ببینه تو بزرگواری 

سر همون چایی می‌تونستی آشتی کنی 

خیلی زشته یکی رو اینطوری تک بندازن 

ی

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792