مهاجرت کردیم خیللی از هما چیز اینجا راضی هستم خیلی خیلی زیاد و اصلا دلم نمیخواد برگردم فقط غربت اذیتم میکنه و تنهایی هروقت با دوستام تو ایران حرف میزنم نمیذارن دردل کنم همش میگن اگر بد میگذره برگرد انگار اصلا حق ندارم از چیزی اینجا ناراحت و ناراضی باشم انگارر که بهشت برینه اینجا
بالاخره تکلیفمون روشن کنین اگ ناراحتیم جمع کنیم بریم یا اگ ناراحتیم جمع کنیم برگردیم
اونا حسادت میکنن و دوس دارن بجات باشن
اصلا از غم غربتت نگو
فقط از خوشیات بگو
حس بدیه
میتونم درکت کنم
روزی دو ساعت برق برع آب نباشه گرونی بکشی میفهمی چی میگن.
خب با آدم اشتباه درددل نکن
منم یه دوست دارم
رفته آمریکا دوست دوران دبیرستان ام بود
اونجا داره دکتری سرطان شناسی میگیره
همیشه باهام حرف میزنه
از دلتنگی میگه منم فقط گوش میدم
قدیما از بدی های ایران هم میگفتم
ولی بعدش پشیمون شدم
گفتم نکنه نگران والدینش بشه
به جاش همیشه تاکید میکنم که ندا جان هر موقع پدر ومادرت کاری داشتن و کسی نبود بهشون کمک کنه
منو یادت باشه
ولی اونم همیشه میشینه کلی از دلتنگیش میگه
دوستات باید برای تو دردو دل کنن نه تو برای اونا استارتر
از زمین به اسمون نمیباره
شدی عین بلاگرای خارج کشور که تو رفاه و‌گردش و سفرن اما توقع دارن مردم درسختی داخل کشور نازشونو بکشن و بهشون دلداری بدن یا حتی توقع دارن براشون مردم بج بخرن یا طلبکار مردمن منت سر فالورا میزارن و تحقیرشون میکنن
نباید سواستفاده کنی
کدوم کشوری
نه اون طور آدمی نیست
از دوران دبیرستان رو به سمت اینور باهاش دوست بودم
میدونی من هیچ وقت مهاجرت رو تجربه نکردم
ولی وقتی از نظر روحی و روانی و یکسری وابستگی ها بهش نگاه میکنم
راستش درکش میکنم .
من خودم از کرمانشاه چندسال دور بودم رفته بودم یه شهر دیگه
شدیدا دلم میگرفت برای شهرم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
