خونه خواهرم بودم لباس بیرون همرام نبود مجبوری شلواری که خواهرزادم خریده بود رو پوشیدم یه کم کوتاه بود ته دلم راضی نبود اینطور برم بیرون چند قدم راه نرفته بودم یه زنبور مچ پامو نیش زد به غلط کردن افتادم😂😂😂خدایا مرسی که حواست بهم هست🥹😂😂😂
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.