پناه آوردم به نامزدم ۱۸ سالمه
همه درد و دلام پیش اونه همه حال بدم پیش اونه
بابام اعتیاد داشته هیچوقت بهم محبت نکرده
تا یکی دوکلمه محبت آمیز بهممیگه گریم میگیره
هردوتاشون خسیسن
سبزم اما همش بهم میگن سیاهی زشتی حالمون به هم میخوره ازت
بابام همش میگه ازت بدم میاد ازت متنفرم
حتی خانواده بابام و مامانمم همش تحقیرم میکنن
حالم بده
دلم از همه گرفته😭😭😭😭😭