قبلا اینطور نبودم از بعد خیانتش اینطور شدم
اون میگه من کاری نمیکنم بس کن انقد آزار نده
تقریبا داره جبران میکنه
خیانتشم در حد پیام بود ک حرف خاصی هم نزده بودن فقط در حد درددل بوده ولی من گفتم خیانت خیانته فرقی ندارع چی گفتید
ولی الان خیلی حساس شدم به همه چیش گیر میدم همش بحث و دعوا داریم
نمیخوام زندگیم خراب شه ولی دست خودم نیست خیلی ازارمیدم هر دومونو
الان داره اشتباهشو جبران میکنه. ولی یه چیزی مثل خوره تو مغزمه ک دوستم ندارع
برید پیش تراپیست. از نظر من دست خودم نیست معنی نداره
تو درد دل هاش از شما حرف بدی زده بود؟
طبیعیه کاریشم نپیشه گرد فقط،خودت آسیب میبینی اعصابت خراب میشه
تو مستقیما داری زندگیتو خراب میکنی.
خیانت خیانته
شل نگیر بهش ک قبحش براش نریزه بدترشو انجام بده
درد و دل درباره چی ؟
چه مدت ؟
لحن حرف زدنشون
و خیلی چیزای دیگه
شاید داری خودت رو الکی نابود می کنی و آزار میدی
اعتماد دوباره سخته بستگی داره زمان کمی گذشته با زیاد
چرا نباید دست خودن باشه؟ شما یا اون موضوع رو پذیرفتین و باهاش کنار اومدین پس گیر دادن بی معنیه، یا کنار نیومدین که یا باید برید پیش مشاور خبره یا زندگیتون رو خراب کنین.
ببخشید خیلی با صراحت میگم انسان عقل و اختیار داره کارهایی مثل گیر دادن و اذیت کردن هم ارادیه و تحت فرمان عقلش و با اختیار کامل پس نمیشه گفت دست من نیست!
شوهرتون میتونه بگه من چت کردم دست خودم نبود؟ نه! کاملا دست خودش بود ولی انتخابش کرد. خطایی کرده که به راحتی جبران نمیشه
