هیچی زدم به بیخیالی
من توقعی ازشون ندارم
فقط بخاطر همسرم ناراحتم
با روح و رونش بازی میکنن
اذیتش میکنن با کاراشون
اوضاع بهتر یا بدترش نمیدونم
اما خب حمایت شدن
تو عروسی تو اجاره کردن خونه تو زندگی کردن و ...
فکر کن ما خونه اجاره کردیم ککشون نگزید که ما زنده ایم یا مرده ۲ ۳ ماه طول کشید تا به عنوان مهمون بیان خونمون
بعد واسه یکیشون خونه ۳ خواب بزرگ اجاره کردن تمام کارای داخلیشم خودشون کردن
واسه اون یکیم رفتن خونه خریدن پدر شوهر مادرشوهرم
دادن بشینه
هی هم ور دل ما میگفتن طفلک فلانی خونه نداره طفلک فلانی پول نداره
انگار شوهر من فقط سر راهی بود