بچه ها من بعد از چند ماه اومدم مهمونی خونه خواهرم. شهر دورن . خواهرزاده ام هفت سالشه پسره . پسر من دو و نیم سالشه . پسر و خواهر زاده ام رفتن اتاق بازی کنن . در اتاق نیمه باز بود داشتم رد میشدم دیدم خواهرزاده ام پسر منو از پشت گرفته و حالت ضربه زدن تند تند میزد ب پشت بچه من . یعنی اونجاشو از رو لباس. بعد ک چشمش ب من خورد بچه مو پس زد دویید از اتاق بیرون . من خیلی حالم بد شد قلبم داره تند تند میزنه . زبونم بند اومده . نمیدونم چی بگم ب خواهرم . یا اصلا نگم . میترسم دوباره تنها بمونن قراره ۳ روز اینجا باشیم همش دنبال بچمم . راستی خواهرزاده ام قبلا هم از حدود یک سالگی حرکاتی مث خودارضایی انجام میداد