من خواهرم دارم
ولی درد دل نمیتونم بکنم...
فقط باخدا...خیلی اروم میشم
وقتی باهاش حرف میرنم انگار بغلم کرده
یه دوست صمیمی دارم از دوره راهنمایی
یه خاله دارم فداش بشم
مامانم مسنه
فقط با هر کدام یک قسمت از درد و دلها رو میکنم،گاهی اونم سربسته ،عین حالت سوپاپ زودپز را دارن تا این حد هم باهاشون حرف نزنم ،می ترکم
من هم خواهر خوب دارم که درد و دل کنم که بیشتر به اون میگم
۲ تا جاری ماه هم دارم به اون هم میتونم بگم
حق دارین خانم
گاهی حرفایی هس که آدم نمیتونه به خانواده آشنا و دوست بگه
با دوستم
خیلی مورد اعتماده خیلی عاقل و خیرخواهه
۲۳ ساله دوستیم
از ۱۱ سالگی
همیشه بخاطر داشتن دوتا دوست خوب از خدا تشکر میکنم
واقعا اگر نبودن نمیدونم زندگیم به کجا کشیده میشد
تو روزایی که هیچ امیدی نداشتم هیچ کاری نمیتونستم بکنم برای سرپل موندن
کنارم بود بدون قضاوت با کلی راهنمایی خوب
حتی بعد ۶ سال از اون روزا هیچ حس بدی بهم نداده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
