خونتون
بزگه خاهر برادراس
50 سالشه شاید
دو تا بچه دارم یکم شلوغ بودن
بهم بعد شام گفت خاهرم هر وقت مهمون اومد بچه هاتو جوری تربیت کن ک وقتی غذا میکشن فقط دو سه تا قاشق بکشه برای خودش نه اینکه یه کاسه پر
اصلا مهمون اومد ببر پیش خودت
نزار بیان سر سفره ببر پیش خوذت بخورن
من چیزی نگفتم
یعنی چی الان مهمون بیاد دیگ نبابد بچه هام بره سر سفره!!!!!!
والا تعجب کردم
برادرشوهرم تنهایی اومده زنو بچشون اینجا نیست
منم رفت آشپزخونه پیششون غدا نخوردم
بگو مهمون اول من بچه هام هستند
خب شما چرا سرسفره نرفتی؟
من درست متوجه نشدم برادر شوهرت اومده خونه شما برای غذا خوردن بچه هات تعیین و تکلیف میکنه؟
به نظرم خیرخواهی کردن و مودبانه کفتن
میگفتی بچه‌هامم عضوی از خانواده هستن و طبیعیه سر سفره باشند.
یا میگفتی به اندازشون غذا پختم
خواسته یه توصیه کنه
سخت نگیر
فکر نکرده حرف زدن به روایت تصویر
خدا شفاش بده
الان پشت بچه هات در نیایی دیگه تو سری خور میشن...
بگو بچه هام مال پدرشون رو دارن میخورن
بگو شما تحمل بچه نداری جایی نرو...!
مامان قوی باش و دهنشو برای همیشه ببند
هر حرف و عملی را بد برداشت نکنید
بچه ها هم ادم‌ن و واسه خودشون ارزش و شخصیت دارن من همیشه اولویتم بچه هامن چه مهمون بیاد چه برم مهمونی
اگه خیلی ب ریز بپاش و کثیفی دارن بچه هات؛بهشون یاد بده آداب غذاخوردنو.چون واقعا حال آدم سر سفره بد میشه اگه بچه ای خیلییی کثیف کاری کنه.
ولی حرف برادرشوهرت هم بد بوده ک گفته بچه هاتو نیار سر سفره
