مطالعه، پیاده روی، انجام کارهای روزانه و .... حالم رو خوب نمیکنه. مادرم جلو همه ازم تعریف میکنه و به خودمم میگه که خیلی زحمتکش و مهربون هستی اما در کمال ناباوری بهم پیشتر اوقات توهین میکنه! روزی نیست که دلم رو نشکنه. به غیر از مادر و داداشم کسی رو ندارم. به خدا بدجوری گیر افتادم. وقتی رفتار خوب مادری رو نسبت به دخترش میبینم خییلی غصه میخورم. دیگه از زندگی سیر شدم. حالا اگر من دنیا نیومده بودم کجای کار دنیا لنگ میموند؟!