خونه خریدیم وقراره اول بشوریمش وبعدش اسباب کشی کنیم
خونه به شددددت کثیف و چربه، داغوووونه از کثیفی وچربی
حتی کف پذیراییش و اتاق هاش هم چربن و داغووون
احتیاج به یه شست وشوی درست و حسابی داره....
من سرما خوردم و افتادم تو رختخواب و خواستم بخوابم و استراحت کنم خبر مرگم
شوهرم رفته بشورش، هرچی گفتم نرو بذار تا چند روز دیگه که خودم خوب بشم بعد باهم بشوریم گوش نکرد و گفت من چند روز دیگه باید برم سرکار و خلاصه ترچی زدم توی سرم، مجاب نشد و رفت
(کارش آزاده،و میخواد مفتی بره برای پدرش کارکنه، حالا انگار دیرتر بره چی میشه)
شوهرم همه چی رو گربه شور میکنه همیشه
همیشه هاااا
از حرص اینکه قراره همه جا رو داره گربه شور میکنه و من قراره برم اونجا و تو اون حجم از کثیفی زندگی کنم خواب به چشمم نمیاد
از حرص دارم منفجر میشم