من در حال امتحان دادن بودم الانم بخاطر وقت کمی که برا ازمون دارم میخوام بخونم یکسره میرم تو اتاق درس میخونم بعد یهویی درو زدن من داشتم نماز میخوندم رفتم تو اتاق بقیه نمازمو بخونم بچه فامیلمون اومد گفت نرو تو اتاق قایم شو هی میری تو اتاق قایم میشی منظورش این بود انقدر اعصابم خرابه دارم حرص میخورم احتمال داره مامانش اینا این حرفو زده باشن ؟؟؟میخواستم جوابشو بدم به احترام مامانش حرفی نزدم خیلی ناراحتم اینا چی میدونن از اینکه من دارم جون میکنم که برم سر کار که قبول شم فکر کردن دوست دارم مدام تو اتاق درس بخونم و هیچ تفریحی نداشته باشم من حتی چند ماهه خونه مامانم اینا نرفتم دو استان مختلفیم تابستون تفریحی نداشتم همه چی رو فدا کردم که قبول شم اصلا درک ندارن بابا ولم کنید