امروز تو اتوبوس واحد بودم. من هیچ وقت بچه ها طرفم نمیاند. ولی امروز این بچه صندلی جلویی انقدر با من دوست شده شد. همین طور برام حرف می زد. منم دوسش داشتم حتی دستشو بوسیدم. بعد مامانش نگاه می کرد گفتم دختره یا پسر. گفت پسر. گفتم اسمش چیه یه اسمی گفت. گفتم چند سالشه گفت ۳ سالشه. ولی سرد جوابمو می داد. گفتم الهی خیر بچه رو ببینید. انقد کیف می کردم که بچه ۳ ساله برام حرف می زد.
یه دفعه مامانش دست بچه رو گرفت، پاشد رفت گفت ببخشید و رفت. بچه گفت ما میخوایم پیاده شیم. بعد فکر کردم خب دارند پیاده میشند. بعد دیدم رفتند چندتا صندلی جلوتر نشستند که نزدیک من نباشند. چرا واقعا؟؟ مگه من چیکارش می کردم؟؟