یک آدما هستن تو فامیل، دوستان، آشناها قبلاً باهاشون رابطه نزدیک داشتی جز خوبی و کمک بی منت و دلی چیزی براشون نداشتی ، اما همین که به یک موفقیت ها رسیدن مالی، شغلی، ...یا آدما با سطح مالی و بالاتر آشنا شدن تو را فراموش کردن و سالهاست تو براشون غریبه آشنا هستی
یا آدمای تو فامیل و آشنا هستن از روز اول کاری به کارت نداشتن نه تحویلت میگرفتن نه رابطه نزدیکی نه کمکی نه هیچی
بعد همین آدما وقتی به موفقیت خوبی میرسی
مثلا مهاجرت موفق میکنی کشور خوبی، یا از لحاظ شغلی، مالی به موفقیت بالایی میرسی، یا مثلاً معروف میشی خلاصه یک دلیل که تو به موفقیت خوبی کسب کردی
و میتونی براشون در یک زمینه های مفید و به درد بخور باشی..
دوباره سر و کله اشون پیدا میشه
دوباره جوری میان با زبان ریختن و تحویل گرفتن و...
انگار نه انگار سالهاست فراموشت کردن
میگفت ؛ من در چنین شرایطی دلم برای چنین آدمای میسوزه...که اینقدر حقیر هستن و خودشان بی ارزش میکنن