2777
2789

۱۸ سالمه اما باهام مثل بچه دو ساله رفتار می‌کنه باید عروسی که دوست ندارم برم لباسی که دوست ندارم به زور تنم کنه 💔

چرا باید عروسی فامیل نسبتا دور مامانم بنده باشم ؟ جایی که هیچ کس و نمی‌شناسم و از هیچ چی اون مراسم لذت نمی‌برم. 

سه روزه کل بازار و برده منو گشتونده لباس بخریم هر سه روز دعوامون شده و گفتم میخام جوری که دلم میخواد تیپ بزنم تو این سه روز کلیی از درسمم عقب افتادم.

امروز هر فحشی از  دهنش در میومد بهم می‌گفت از صبح  هی هیچی نمیگفتم واسه شام گفتم مامان میرم یکم وسایل رفتم گرفتم با کارتش خیلی با لحن خوب گفتم مامان میشه لطفا ماهیتابه رو بشوری منم واسه هممون سرخش کنم ؟گفت مگه من نوکر باباتم و فحش داد بهم  بابام پاشد شست و گفت دخترم خودتو ناراحت نکن برو واسه خودت درست کن اونقدر اعصابم داغون بود چون سر گاز هی بد و بیراه می‌شنیدم ازش روغن رو دستم ریختم اومدم برم دلم خورد به وسیله خراش افتاد رو پام خون اومد از حرص هر چی دستم بود گذاشتم زمین دستمو کوبیدم محکم  به دیوار جوری که دستمو الان نمیتونم تکون بدم 💔

حالم خیلی بده بابام کلی ازم طرفداری کرد ولی حرفایی که به ناحق بهم بده رو نمیتونم باور کنم 

کاش به دنیا نمیومدم اصلا 💔

گلم برو کتابخونه درس بخون نمون تو خونه. کنکور بده برو یه شهر دیگه خوابگاه بگیر. کارایی مثل ماهیتابه شستن هم خودت انجام بده به مادرت نگو. متأسفانه برخی مادرا هیچ وقت رفیق بچه هاشون نمیشند بعد که بچه دوست پسر پیدا کرد و پناه برد به یه پسر بدکاره تازه می‌فهمند بچه دارند

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792