2777
2789

من خودم خیلییی پیگیر بودم همش تو نت سرچ میکردم میدونستم جریان چیه ولی اصلاااا باور نمیکردم میگفتم باخودم چطور همچین چیزی ممکنه یعنی همه..🤣🤣

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دوم راهنمایی بودم دوستم بهم گفت 

باورش مشکل بود 😑😑

فقط 32 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤

خودم کلا کنجکاو نبودم و علاقه ای به این جریانات نداشتم

دخترمم الان که نزدیک هشت سالشه مثل خودمه،یک بارم نپرسیده،فقط وقتی پسرمو باردار بودم گفت نی نی رو چطوری دنیا میاری 

فقط 32 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤

من یه بار بچه بودم خیلی تبلیغ تلویزیون بود که بچه بیارید و اینا منم رفتم تو صورتم مامان بابام‌ نگا کردم گفتم چطوری زن و مرد بچه دار میشن بعد مامانم سکوت کرد بابام بهم گفت بزرگ بشی خودت میفهمی دیدم بابام درست گفت بعد دیگه رفتم‌ مدرسه بچهای مدرسمون دو نفر حامله شده بودن مدیر اومده بود تو کلاسا من اونجا نمیدونستم چطوری بچه دار میشن اومدم خونه برای مامانم تعریف کردم که دو نفرشون باردار شدن بعد منم هی گفتم‌چطوری مامانم نشست توضیح داد🤣🤣🤣

من مسافری‌ام که هیچ‌کس منتظر رسیدنم نیست."

اصلا به من حتی قضیه لک لک رو هم نگفته بودن بچه ی ساده ای بودم کنجکاو هم نبود اصلا حتی بهش فکر نمیکردم

13، 14 سالگی فهمیدم 

شایدزندگی آن جشنی نباشدکه آرزوشوداشتی٬اماحال که دعوت شدی زیبا برقص🙂♥️

به من گفته بودن پدر و مادر جفتشون از خدا میخوان و دعا میکنن بعد خدا یه بچه میکاره تو شکم مامان

من اینو باور کردم 

تا وقتی کلاس ششم تو مدرسه دوستام گفتن پدر و مادر همو بوس میکنن تا بچه دار شن و یچیزایی فهمیدم و خیلی حالم بهم خورد

چند ماه بعدش پسرعموم که سال هشتم بود و اینارو خونده بود تو کتاباش اومد بهم به صورت دقیق توضیح داد همه چیشو از چگونگی رابطه و چگونگیه تشکیل جنین و...

من تا چند روز حالم بد بود و از مامان بابام متنفر شده بودم اصلا مامان بابام یه حالت معنوی داشتن برام که یهو رفت😭و درک این موضوع برام خیلی طول کشید 

و دیگه از اون روز شبا همیشه زود میخوابیدم چون فکر میکردم بیدار موندم براشون مزاحمت ایجاد میکنه و دستشویی هم نمیرفتم حتی اگه خیلی شدید بود

جمعه هاهم کلا افسرده بودم چون یه حسی بهم میگفت دیروزش😭😭😭🗿

من خیلی پیگیر نبودم مامانمم از این جوابای چرت و پرت بهم نداده بود از همون اول هم بانک اطلاعاتیم رو خ ...

دقیقا مثل منی🥲

نه خواهری داشتم هیچکس فقط خودم همه چیو فهمیدم حتی قضیه پریود و چجوری از خودم محافظت کنمو همیشه یادمه تو اینترنت تاپیک میخوندم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز