به من گفته بودن پدر و مادر جفتشون از خدا میخوان و دعا میکنن بعد خدا یه بچه میکاره تو شکم مامان
من اینو باور کردم
تا وقتی کلاس ششم تو مدرسه دوستام گفتن پدر و مادر همو بوس میکنن تا بچه دار شن و یچیزایی فهمیدم و خیلی حالم بهم خورد
چند ماه بعدش پسرعموم که سال هشتم بود و اینارو خونده بود تو کتاباش اومد بهم به صورت دقیق توضیح داد همه چیشو از چگونگی رابطه و چگونگیه تشکیل جنین و...
من تا چند روز حالم بد بود و از مامان بابام متنفر شده بودم اصلا مامان بابام یه حالت معنوی داشتن برام که یهو رفت😭و درک این موضوع برام خیلی طول کشید
و دیگه از اون روز شبا همیشه زود میخوابیدم چون فکر میکردم بیدار موندم براشون مزاحمت ایجاد میکنه و دستشویی هم نمیرفتم حتی اگه خیلی شدید بود
جمعه هاهم کلا افسرده بودم چون یه حسی بهم میگفت دیروزش😭😭😭🗿