شنیدم ک اونایی ک گریه میوفتن چیزای وحشتناک تریو پشت سر گذاشتن
من از این دسته ام زود حالم بد میشه و گریه میوفتم
دست خودمم نیس اصلا حتی الان چندین ساعتها پست سر هم دارم....ک حالم داره بد میشه
عوضش بقیه بیشتر اذیت میکنن و میگن اشکش دم مشکشه اما من دست خودم نیس
چیکار کنم جلو این شخصیتم وایسم
من قبل از اینکه پدرم فوت کنن خیلی زود گریم میگرفت مخصوصن توو محل کار میخاستم از خودم دفاع کنم هنوز شروع نشده گریهام میگرفت
ولی پدرم که فوت کرد همه چی تغییر کرد
منم جدیدا روحیم لطیف شده یا فشار روم زیاده کلا بغضیام. چیزی بگی گریه میکنم
پدرم خیلی حواسش بهم بود همیشه همیشه توو هر شرایطی یعنی من گندِ عالمو هم میزدم پشتم بود وقتی رفت خیلی بی تابی میکردم مریض شده بودم هی میومد به خابِ همه میگفت به غزال بگین ناآرومی نکنه من همیشه پیششم
خیلی روو خودم کار کردم الان خیلی راحت مودبانه حرفمو میزنم
اعتماد به نفستو ببر بالا توو آینه خیلی تمرین کن با خودت صحبت کن از خودت دفاع کن
منم
میگن گریه همون حرفیه که نمیتونی بزنی و من با تموم وووجودم اینو حس میکنم
