شروع کرد اصرار که بیا اینجایی که من هستم خیلی خوبه و فلان حالا محل کارشم خیلییی دوره ازم سمت تجریشه هی گفت نه بیا اینجا منشی میخان و فلان بعد گفتم دوره واقعا برام هی اسرار داشت که بیا اونجا خیلی عالیه بعد زنگ زد گفت حرف زدم گفتن بیاد مصاحبه منم گفتم راه دوره بعد گفت مثل اینکه دوست نداری بیای به نظرتون ناراحت شد؟!آخه همون موقع گفتم دوره بعد به مامانمم بگم قبول نمیکنه میگه زمستون اذیت میشی