یه دختر تو خوابگاه دانشگاه دانشجو پزشکی خیلی مسخره ام میکنه
چون دوسال پشت موندم رتبه ام شد 2900 و علوم تغذیه میخونم
بعد خیلیم پولدار یکی دو ترم خوابگاه بود الان خونه واسش اجاره کردن راحت باشه
تو کتابخونه دانشگاه هروقت منو میبینه هی مسخره میکنم لقبم برام گذاشته میگه مارمولک رنگو
الان فهمیدم باباش افغانیه و موقعی که بچه بود باباش برگشته افغانستان و مامانشم اینطوری بدون پدر براش شناسنامه گرفته
مدام میاد مارو مسخره میکنه میگه من تهرانیم بعد به من مشهدی میگی از دهات اومدی تهران خوش میگذره
اونروز یه خانم اومد دم دانشگاه دنبالش بود مثل اینکه مامان باباش بود براش پول آورد بهش دلار داد رفت
من دنبال خانوم رفتم به بهانه ادرس باهاش حرف زدم پرسیدم افغان هستین لحجه اتون مشخص
گفت آره اومده بودم دیدن نوه ام
هی میگم ببخشم دختررو ولی باز میاد زر میزنه میگه دهاتی چه طور
چه کنم به نظرتون