دوماه پیش متوجه شدم شوهرم یک زنی و صیغه کرده اولاش هی گفتم اون زن و بزار کنار و بیا خودش گف دیگ نمیام حالا بعد دوماه میدونم ولش نکرده بر اثر فشار خانوادش گفته میام مشاوره ولی اصلا نمیتونم قبولش کنم ازش سرد شدم اعتماد ندارم بهش سه تا بچه پسر هم دارم جیگرم خونه خونه....😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭در ضمن قبلش هم اصلا براش مهم نبودم زندگی خوبی نداشتیم
طلاق بگیر پسرا بردار واسه خودت مهریه و خونه بگیر ...اینم شد مرد راحت صیغه کرده و میگه نمیام.چه قدر پرو...انشاالله جفتشون خونه خراب بشن با اون زنی که تو زندگی مردم خراب میشه
طلاق بگیر پسرا بردار واسه خودت مهریه و خونه بگیر ...اینم شد مرد راحت صیغه کرده و میگه نمیام.چه قدر پ ...
الان میگه ولش کردم و بریم مشاوره ولی میدونم دروغ میگه میخاد بیاد باز همون زندگی سرد و بی روح همون عذابا همون بی توجهیا....اگ واقعا برگرده و تغییر کنه به خاطرم بجنگه ب خاطرم خاضر بشه تغییر کنه ولی میدونم نمیکنه من روحم خیلی خسته س خیلی کاش یکی من و میفهمید😭😭😭😭😔😔😔😔
فک میکنی یه مادر با روح خسته و روان داغون میتونه بچه تربیت کنه ....مدام فکر خیانت مدام استرس
خیلی سخته منم دیدم این روزا رو ب مرور دردش کمتر میشه هیچ وقت همون ادم سابق نمیشی . رهاش کن بگو ب درک بزار خیانت کنه من کنار بچه هامم منم افسردم دوماه پیش بچه هام نبودم الان که اومدن میگن کنار تو ارامش داریم همینکه بچه هام ارامش دارن کافیه من از خودم گذشتم