سلام بچه ها. من ۲۲ سالمه و خواستگارم ۲۶ سالش
خودم شاغلم و معلمم و ایشون دو شغل دارن که یکیش کار توی کارخونه یکی هم تدریس آنلاین
تو جلسه بهم گفت ازم توقع داره که درآمدی که به دست میاریم رو بیارم تو حساب مشترک. گفت که تو حقوق ماهیانه رو بده من حقوقی که تو کارخونه در میارم میریزم تو حساب. اول هر ماه مینشینیم حساب می کنیم که چی نیاز داریم بر اساس اون بودجه بندی می کنیم. مثلا گفت خرج خورد و خوراک رو حساب می کنیم و ... بعد مثلا اگه من خواستم طلا بخرم اون ماه یه پولی میزاریم کنار از اون حساب بعد بر اساس حقوقمون خرج می کنیم که کم نیاد
ازش پرسیدم پس حقوق تدریس آنلاینت رو چکار می کنی. گفت این برای خرج های که بالاس. مثلا چون دوتاییمون شاغلیم گفت من یک ماشین بیشتر ندارم برای اینکه رفت و آمد سخت نشه من باید پول پس انداز کنم که برات ماشین بگیرم. یا گفت اگر در آینده خواستیم خونه بخریم پول داشته باشیم. با این پول میشه پس اندازه کافی برای بچه ها ایجاد کرد. از آینده نگریش خوشم اومد. چون گفت این پول صرفا خرج این موارد نمیشه. ممکنه پول از حساب مشترک مون کم بیاریم و از اون برداریم. یا ممکنه من شغلم رو از دست بدم و حداقل یک پس انداز داریم که استفاده کنیم تا من شغل پیدا کنم. برای پس انداز بچه برای ایندشون میشه راحت برنامه ریزی کرد. دیدم مثلا تا ۲۰-۳۰ سال آینده رو بهش فکر کرده. که این پول در نهایت خرج بچه ها برای ازدواجشون باشه. گفت دوست ندارم وقتی بچه ها بزرگ شدن بخاطر بی پولی نتونن ازدواج کنن چه پسر چه دختر
البته بگم کاری که تو کارخونه داره تازه شروع کرده ولی هنوز درآمد آنچنانی نداره. ولی از صاحب کارخونه شنیده تا یکی دو سال مدیر تولید میشه. اگر تو اون کارخونه بمونه تا ۱۵-۲۰ سال بعد میتونه مدیرعامل اونجا باشه. کار تدریس آنلاینش واقعا درآمد بالایی داره. اما گفت زیاد نباید روش حساب کرد برای آینده چون ممکنه به هر دلیلی از بین بره. ولی تا ده سال دیگه میتونه ازش پول در بیاره. برای سال های بعد گفت برنامه داره که چنین اتفاقی نیافته نمیدونم چی تو سرشه
ازش سوال کردم چرا اومده خواستگاری من؟ گفت اولا چون شاغلی دوماً چون معلمی. حس خیلی خوبی بهم دست نداد. توضیح داد که معمولا معلم ها اعصاب قوی دارن چون با بچه ها سر و کار دارن و این احتمال وجود داره که در آینده مادر خوبی بشه. بعدش گفت شاغلی چون میتونی تو حساب مشترک به هم کمک کنیم. خودشم با بچه ها زیاد سر و کار داره. گفت یکی از دلایلش همینه. گفت هم تو میتونی حرف منو درک کنی هم من حرف تو رو. (خودش معمولا میره به کودکان بی سرپرست کمک میکنه. یه جوری مثل خیر ها) و گاهی وقت ها با اونا وقت میگذرونه و آموزش میده. بعدش گفت چون شاغلی توقع منطقی به زندگی داری. نه زیاد رویاپردازی میکنی نه کم توقع. گفتم باشه همین این حرفا قبول. حالا که دو تایی شاغلیم کارهای خونه چطوری میشه. گفت نگران این چیزا نباش. کار خونه برای هر دو نفره. گفت اشپزیش خیلی خوبه منم که اون لحظه 🤸🏻♀️ بودم. گفت مثلا یه بار تو آشپزی کن یه بار من. بقیه کارهای خونه هم همینجور. اگر من خسته بودم تو انجام بده اگه تو خسته بودی من. اینجور فشار به کسی نمیاد. اگرم بچه دار شدیم وظیفه هر دومون هس که تربیتش کنیم و ...
در مورد مهریه اینا پرسیدیم و شروطی حالا قرار شد تعیین کنیم ولی گفت سکه نمیدم. چون نوسان داره نمیتونم ریسک کنم. ولی اولین خونه ای که خریدم سه دنگ میزنم به نامت. اینجور اگه یک روز مردم کسی حق نداره بهت اعتراض کنه یا تو رو بیرون کنه. چون من این رو به نامت میزنم. بعدشم گفت اینجور برای تو بهتره. چون اگر ملک دیگه ای هم بگیرم سهم میگیری و نگران نیستی که قرار بعدش چی بشه. هم این سه دنگ میگیری هم سهم ارث بقیه ملک رو. هم تضمین برای من هم تو که مهریه رو بتونم بدم. حقوق دیگه هم گفته میده که زیاد مهم نیس اشاره کنم خودمون به توافق میرسیم
برای خرج جهیزیه یک سری از وسایل رو قبول کردن بخرن. برای خرج تالار عروسی گفت من ۴۰۰ میلیون کنار گذاشتم ولی ازم درخواست کرد که به جای جشن گرفتن پولش رو خرچ کار دیگه کنیم. پرسیدم مثلا چه کاری ؟ گفت تو که میخوای پز بدی به جای اینکه برای چهار ساعت این همه هزینه کنیم بیا دو تا کار کنیم. اول به جای اینکه جشن عروسی بگیریم. یه ماه عسل مفصل بریم. گفت با پولش میشه کل ایران رو دو سه ماه گشت. هر چی باقی مونده یک تور ۷-۸ شب اروپایی هم میبره منو. اولش فکر کردم الکی میگه ولی واقعا دیدم اینکارس 🥲 اینجوری به جای اینکه یک شب خوش بگذره و پز بدیم میتونیم دو سه ماه فارغ از هر کاری بگردیم و خوش بگذرونیم. و اینجور کلاسش بیشتره. اگه تالار بگیریم نهایت ماه عسلمون میشه یک هفته شمال. ولی اونجوری چند ماه همه جا رو میریم. نمیدونم چی بگم. من خودم تا حالا همه جا ایران نرفتم. پام به خارج هم باز نشده
گفت همه این کارا بهت کمک میکنم به شرطی که تو حساب مشترک بهم کمک کنی تا هم خرج خونه رو بشه مدیریت کرد هم من پس انداز بتونم جمع کنم برای آینده خودمون و بچه ها. اینجور میشه فهمید هر کس چقدر خرج میکنه و در حد توان خرج می کنیم
نمیدونم با این اوصاف بهش جواب بله بدم یا رد. نظر شما چیه؟
ببخشید که طولانی شد