سلام من یه دختر نوجوون دارم و دلم میخواد بین اون و ما بزرگتر ها، یه حائلی از احترام باشه و درباره هرچیزی جلوش صحبت نکنیم و اون حائل ادب و خجالت رو از بین نبریم.
متاسفانه مامانم رعایت نمیکنه باهاش هم صحبت کردم اما اثری نداشته چیکار کنم؟
در ضمن ممنون میشم راهی به جز کم کردن ارتباط با خانوادم پیشنهاد کنید❤️
خودت رو خسته نکن راه نداره هرچی بگی فایده نداره.
خب با اگه مامانت اهمیت نمیده با دخترت حرف بزن وطوری بهش بگو که حرف زدن مامانت رو تایید نمیکنی
با دخترت حرف بزن
بکشش کنار
بهش بگو دیدی این جور حرف میزنه برو تو یه اتاق دیگه بلکه مادرت یکم به خودش بیاد
مثلا چه حرفایی میزنه؟خیلی مهمه ک بتونی حرف های اون یا دیگران رو خنثی کنی
سعی کن بیشتر مناسبت ها رو خانوادگی برگزار کنید .مثلا پیک نیک رو خانوادگی برید زیاد با آدمایی ک پسند و تاییدتون نیس نگردید .وقتی میری خونه ی پدرت تایم کمتری بمون .مثلا در حد سر زدن .ولی خیلی مهمه ک حرفاشو خنثی کنی پیش دخترت
خب وقتی خودتون با مادرتون صحبت کردین و تاثیری نداشته
سعی کنین از کسی کمک بگیرین که رو مادرتون تاثیر داره
خیلی بده من مامان بزرگم خیلی تحقیرمون میکرد مادرمو مینداخت ب جونمون مسخرمون میکرد.خیللللی حرف مثبت ۱۸ میزدن جلومون .جدای از اینکه سالها اعتماد بنفس نداشتم .خیلی خیلی از مادرم خشمگینم ک چرا هیچوقت دهن مامان بزرگمو نمی بست ، و ازمون محافظت نمیکرد .الانم شرایط همینِ مامانم میگه باید در هر حالی ب مادرش احترام بذایم ، منم ب مادرم قطع ارتباط کردم .حالا درسته شما موقعیتت فرق داره ولی هرکسی ک به روح وروان بچت آسیب میزنه آدم سمیی و باید ازش فاصله بگیری
مامان من همش پیش دخترم از ازدواج ودختر هابی که زود ازدواج کردن تعریف میکنه،قبلا با خواهر زادم این رفتار و داشت اونو شوهر دادن حالا دارن روی روان دخترم کار می کنند من که دیگه نمی زارم دخترم بره خونش
برای خواهر زادم از 12سالگی خواستگار پیدا می کرد ،اصلا مهم نبود چی داره چیکاره هست فقط پسر باشه تا شوهر ازش دربیاد کافی بود حالا خوبه خواهرم به حرفش گوش نکرد وگرنه با یک آدم بیکار وبی پول ازدواج میکرد،الان 18سالشه ازدواج کرده من که میگم زوده ولی خوب حداقل دوتا خونه دوتا ماشین و کار خوب داره شوهرش،پدر شوهرش هم پولداره
