رک بهش گفتیم برو ، یعنی از هفته پیش گفتیم بهش برو ، گفت یکشنبه هفته بعد میرم یعنی امروز ، الان دوباره شوهرش و دوتا بچش و خودش هم نشسته بودن رک گفتیم شام بخورید بعد از شام برید اما هیچی نگفتن قصد رفتن ندارن ، چرا نمیرن خستمون کردن ، حالا بچه های فضولش کلی هم طرف و ظروف شکستن ، فرشا رو آب ریختن بو سگ مرده گرفته فرش😐 خونشون ۱۰/۲۰ دقیقه راه هست 😐😐