2777
2789


ما نرفتیم و امروز عمل کرد و عملش هم خوب بود

حالا ما امروز با خواهرم اینا رفته بودیم بیرون شهر متاسفانه شوهرم به مادرش میگه😐


مادر گرامیشم بهش میگه تو نیومدی واسه بابات و حالا رفتی تفریح و گردش و از این قبیل حرفا


این ماجرا برای صبح ساعت ۱۰ بود و پدر شوهرم ساعت ۹ رفته بود اتاق عمل

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.


شوهرم خیلی ناراحت شد و گفت برگردیم و ما هم برگشتیم

درحالیکه یه خرید اصلی و خیلی مهم داشتیم

بعدش متوجه شدیم که حال پدرش خوب بود و خون بهش رسیده و قصد فقط خراب کردن روز ما بود

حالا فک کنید تو اون وضعیت به شوهرم گفته بود چرا روز آخر رفتین نهار خونه ی مادر زنت و نهارو با ما نبودین!؟


درحالیکه ما تو کل ۴ روز نهارو اونجا بودیم و اصلا خانوادمو از یک فروردین ندیده بودم تا ۵ فروردین

قابل توجه دوستان ما کلا یه شهر دیگه زندگی میکنیم نمیدونم اگه شهر خودمون بودیم مادر شوهرم چه کارا که ...

برو دو رکعت نماز شکر بخون که دوری ازشون به خدا جدی میگم😐

اینکه دیگران با ما چگونه رفتار میکنند را ما به آنها می آموزیم.

خدایی شوهرت دل گنده ای داره که پدرش تو اتاق عمله رفته دنبال تفریح و خرید. رفتار مناسب موقعیت داشتن شان خود ادم رو بالا میبره 

زیرکانه ترین راه برای تسلط بر هر جامعه تحقیر و محدود کردن زنان آن جامعه است زیرا زنان اسیر دیگر قادر نخواهند بود انسانهایی آگاه و آزادیخواه پرورش دهند . سیمون دوبوار
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792