2777
2789
عنوان

این سردگمیا آخرش منو به کجا میبره

108 بازدید | 25 پست

بچه ها من یک سال سخت واسه دانشگاه خوندم کنکور دادم اما چیز خاصی نیاوردم هر چند افسردگی خیلی شدید داشتم اون موقع و مجبور شدم برم پیش روانشناس سال دوم دوباره واسه کنکور خوندم خیلی بهتر خوندم اما پیشرفت خاصی نداشتم و در آخر هیچی قبول نشدم و تو خونه کلی از مسخره کردن ای برادرم وx کردناش فقط حرص می خوردم آرزو داشتم لااقل به چیزی قبول بشم و برم اما...

شبایی تو زندگیم بود میگفتم دیگه طلوع خورشید رو نمیبینم اماصبح شد...💔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

رشته دیپلم تون؟

کمک کردن از علاقه های فوق قلبیم هست هرکسی مشکل داشت احتیاج به کمک داشت بهم اطلاع بده بعدیادت نره تو زندگیت مجبور نیستی به هیچ کسی راجع به چیزی جواب پس بدی به غیر از وجدانت اینو هیچ وقت یادت نره در عالم هرکسی ممکنه مهر قلب داشته باشه ولی نه [وجدان] همه بندگان مقرب الهی هستیم مهم اینه ک خدا فراموشت نکنه وگرنه بقیه که میان‌ و‌ میرن انسانیت داشتن و معرفت وجدان آسوده و اراده ومهربونی سبک زندگی نجیب زاده هاست انگاری قرن ماروزگار مرگ انسانیت هست  انسانیت گاهـی یک لبخندهس یک آرامش امنیت که محکم میگه نترس من هستم کمکت میکنم  که به احساسات و روح یک انسان غمگینی آرامش هدیه میکنی چشم بهم بزنید عمرتون میگذره پس حواستون به تلف شدن روزها تون در آشفتگی ها باشین.                                                                  

خوبی فضای خونه خیلی واسم خسته کننده بود توی یه اتاق کوچیک و برادرم دو سال از خودم کوچکتره اونم مثلاً درس میخواند ولی هرزگاهی میومد بهم فحش های جنسی میداد یا دستمالیم میکرد منم تنها کاری که از دست برمیومد خشمم رو سرکوب میکردم...

شبایی تو زندگیم بود میگفتم دیگه طلوع خورشید رو نمیبینم اماصبح شد...💔

خوب یه دوست حسود داشتم هرچی حرص می خوردم دست اون حالم بدتر میشد.. آخرش مجبور شدم باهاش قطع ارتباط کنم 

و در آخر این همه زحمت هیچی قبول نشدم.. شما تصور کن هیچ چیزی به اندازه اون شبایی که با کلی حسرت و چشمای پر از اشک می‌خوابیدم سرمو سپید نکرد آنقدر حرصم میدادن یا بهم تیکه مینداختن هم خونواده هم دوستام💔💔

شبایی تو زندگیم بود میگفتم دیگه طلوع خورشید رو نمیبینم اماصبح شد...💔

تجربی

رتبه تون چند بود

کمک کردن از علاقه های فوق قلبیم هست هرکسی مشکل داشت احتیاج به کمک داشت بهم اطلاع بده بعدیادت نره تو زندگیت مجبور نیستی به هیچ کسی راجع به چیزی جواب پس بدی به غیر از وجدانت اینو هیچ وقت یادت نره در عالم هرکسی ممکنه مهر قلب داشته باشه ولی نه [وجدان] همه بندگان مقرب الهی هستیم مهم اینه ک خدا فراموشت نکنه وگرنه بقیه که میان‌ و‌ میرن انسانیت داشتن و معرفت وجدان آسوده و اراده ومهربونی سبک زندگی نجیب زاده هاست انگاری قرن ماروزگار مرگ انسانیت هست  انسانیت گاهـی یک لبخندهس یک آرامش امنیت که محکم میگه نترس من هستم کمکت میکنم  که به احساسات و روح یک انسان غمگینی آرامش هدیه میکنی چشم بهم بزنید عمرتون میگذره پس حواستون به تلف شدن روزها تون در آشفتگی ها باشین.                                                                  

عزیزم وقتی صد درصد توان و تلاشتو گذاشتی چه سردرگمی برو سراغ چیزی که نتیجه بده✨

وقتی هیچی نیستتت

شبایی تو زندگیم بود میگفتم دیگه طلوع خورشید رو نمیبینم اماصبح شد...💔

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792