دوستم رفته بود مشهد با چه امید و ایمانی دیگ به تهش رسیده بودم اول از خدا خواستم که منو بهش برسونه گفتم خدایا اگ تو بخوای قطعا این اتفاق میوفتە
بعدش ب دوستم گفتم که تو حرم برام دعا کنه که شدیدا نیازمندم
دو شب بعدش اونی که دوسش دارم اومد به خوابم
اومده بود خونه مون مادرش تو خوابم بهم میگف اون با اشتیاق قلبی خودش برای همیشه شهر خودمونو ترک کرده که بیاد نزدیک تو باشه و اومد بغلم کرد و بهم گفت من همیشه عاشقت بودم و به یادت بودم خداروشکر که بالاخرە تونستیم باهم صحبت کنیم منم بوسیدمش
تعبیرش چیه بنظرتون؟