انفاقا من خوابگاهی بودم. بعضی این دخترا که خیلی بی لول هستن با هر کسی حاضر هستن دوست بشن. ی بار تو لابی دانشکده دیدم ی دختره بلند بلند داره قربون صدقه میره و مشت میکوبه به سینه اش میگه وااای اومدش الهی دردش به جونم
دختره که خودش مالی نبود. با پسره هم دوست نبود گویا دورادور عاشقش بود. پسره هم یکی افتضاح.
بعضی ها واقعا نه ابرو حالیشونه نه مجرد متاهلی نه منطق.
دختر همسایه ما هم دانشجوعهخونه دانشجویی داره. شبا با تلفن حرف میزنه صداش میاد تو اتاقم. با چند نفر دوسته همه ام تیغ میزنه.
چون تو خودت خوبی فکر میکنی همه اینجوری ان. منم خودم خیلی چارچوب داشتم و مغرور بودم فکر میکردم همه مثل منن. ولی همه جور ادم هست...