دیگه واقعا نمیتونم تحمل کنم بچه رو هم نمیخوام
با تلاش خیلی زیاد یکم حالمو خوب میکنم ولی شوهر آشغالم باز به این حال روز میندازه
نمیدونم اصلا چجور توضیح بدم داغونم داغون
شوهرم اصلا آدم درستی نیست اصلا
نه یه قرون خرجم میکنه نه میبرتم تفریح مثل زندانی ها تو خونه زندانیم کرده
تو خونه هم به همه چیز گیر میده یکم بخوام جوابشو بدم داد میزنه سرم فحشم میده تهدید به کتک میکنه
صبح تا شب خونه مادرشه و کافیه چپ نگاهشون کنم دعوا راه میندازه
پیش همه آبروم رفته به خانوادم احترام نمیزاره
هیچ ارزشی برام قائل نیست تحقیرم میکنه اجازه هر نوع دخالتی به خانوادش میده
منو با خواهرش تحقیر میکنن چیزی هم بگم مشت و لگده که حوالم میشه
خانوادم بخاطر بچه قبولم نمیکنن دیگه ولی منم آخه چجور تا آخر عمرم با این بمونم آرامش برام نزاشته😭😭😭😭😭
الان بزارید ماجرای امروزو بگم بهتون بگید حق با کیه