شوهر من اصلا آدمی نیست که بشه روش حساب باز کرد تو کارایه خونه و بچه داری.
از بارداریم تا الان که پسرم یک سالشه نتونستم به چشم حامی نگاهش کنم.
نمیگم مرد بدیه خوبه ولی از زیر بچه داری در میره کلا بچه با منه یبار نشد من بخوابم اون بچه رو نگه داره!
مدام حرف از ۵تا بچه میزنه من اصلا دلم نمیخواد دیگه بچه بیارم. تا حداقل5سالگی پسرم.
اما همسرم اهمیتی نمیده اگه به لطف شیردهی و تنبلی تخمدانم نبود تا الان باردار شده بودم چون جلوگیری نداره...
دوست دارم حالا که پسرم داره بزرگ تر میشه من سختیام کمتر میشه برای خودم وقت بذارم راحت تر استراحت کنم اماشوهرم انتظار داره دوسالش شد اقدام کنیم. از الان ماتم گرفتم میدونم باردار بشم از شدت غم و افسردگی یا سقط کنم یا خودکشی. هیچ دلم بچه نمیخواد شوهرم حرف حرف خودشه