2777
2789

دوستم الان نزدیک ۱ سال نامزد کرده اصلا باهام بیرون نمیاد ۱ بار رفتیم اونم‌به نامزدش نگفته بود گفت شوهرم‌میگه منم باید باهاتون بیام😐😐اونجا متوجه شدم پسره اجازه نمیده بهش...اینم انگار ازش میترسه....بعد از اونطرف بهم میگه همش تو خونه ام حوصلم سرمیره میگم خب منم حالم بده بیا بریم بیرون اما اصلا نمیگه بریم،چرا مردا اینجوری میکنن؟!فازشون چیه؟ از اونا چندشتر زنایین که بخاطر اون رفیق چندین سالشونو میزارن کنار

مشکل از دوستتونه نه ایشون

بقیه مقصر بی عرضگی افراد نیستن

(من رو مورد نقد و نصیحت قرار ندهید) #حامی_فمینیسم لطفا افراد افراطی زن ستیز یا مذهبی های افراطی (تاکید کردم مذهبی های افراطی نه همه‌ی مذهبی‌های گرامی و عزیز) با من بحث نکنن و سعی در زور چپون کردن عقاید خودشون به من رو نداشته باشند. به همه‌ی اقلیت‌های فکری(درصورتی که باعث آسیب رساندن به دیگران نشوند احترام میزارم، به همه‌ی اقلیت‌های جنسی احترام میزارم. بدون با توهین نمیتونی نظر کسیو عوض کنی.                              خط قرمزهای من: ⭕ از کودک همسری دفاع کنید و ادعا هم کنید ما تو بچگی ازدواج کردیم و الآن موفقیم                         ⭕ برابری زنان با مردان رو مسخره کنید و به من بابت پیرو بودنش توهین کنید     ⭕تو بحثِ با من بزور بخواید وانمود کنید حرفتون درسته و از اون بدتر نظرتونو تحمیل کنید    دختر زیر ۱۸ سال نمی‌تونه رای بده؛ نمی‌تونه گواهینامه بگیره، حتی اگه مریض بشه و از بیمارستان بخواد رضایت بده خارج شه بدون اجازه‌ی پدرش این حقو نداره و... ولی حق بله گفتن سر سفره‌ی عقد رو داره!          هروقت به کسی گفتم دیگه ریپلای نکنه خودش این تاپیکو بخونه https://www.ninisite.com/discussion/topic/16713258/%DA%AF%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D9%88%D9%82%D8%AA-%D9%87%D8%A7

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دوستتم بی تقصیر نیست

کاش من روح بودم، باور کن روح خوبی می‌شدم، نه کسیو اذیت می‌کردم، نه عین روح‌های مسخره بی‌مصرف می‌شدم، برای خودم سوار وسیله‌های شهر بازی بسته می‌شدم، برای خودم کل گلای گل فروشی بو می‌کردم، از قفسه‌های کتابخونه‌های بسته رد می‌شدم، بلند بلند آهنگ می‌خوندم و می‌رقصیدم، حالا توام یواشکی هی بغل می‌کردم، به کی برمی‌خورد آخه♡         

خواهرم دو ماه عروسی کرده،نه اجازه داره چایی بره نه کسی بیاد خونش نه به کسی زنگ بزنه نه گوشی دستش بگیره نه شوهرش پولش میده نه خرجش پسره جوانه ولی عین پدربزرگا رفتار میکنه خودش بیماره مشکوکه و دلش خراب،چند روز پیش زد دهن خواهرم لبش شکست

وای دقیقا،من دختر خالم با یکی توی رابطه بود پسره رسما روانی بود روی تمام اکانت های دختر خالم بد میگفت از روستا نرو شهر میری خونه پدربزرگت بهم بگو،یه روز تنها بودیم دختر خالم هم به شدت ترسو هست گفتم من میرم رستوران غذا سفارش بدم توی رستوران پیام دادم میمون چی میخوری بگیرم برات چون صمیمی بودیم اینو گفتم ۵ دقیقه نشد پسره زنگ زد گفت غلط کردی اینطوری به فلانی گفتی تو چه سگی هستی فحش مادر میداد😐منم قشنگ پسره رو شستم پهن کردم رفتم خونه دختر خالم قهرررر کرده بود چرا جوابشو دادی الان با من بد حرف میزنه،گفتم تو هم حرف نزن بخدا ۶ ماه نشد پسره عکس یه دختر تو بغلش برای دختر خالم فرستاد

عزیزِ من، برخی آدم‌ها هستند که اندوه‌های بزرگی هم دارند اما هنوز زندگی می‌کنند و لبخند می‌زنند. اندوه تو تا چه حد بزرگ است که حتی لبخند هم نمی‌زنی؟

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792