دیروز من مغازمون بودم شوهرم رفته بود بیرون کار داشت دم غروب مغازمون خیلی شلوغ شد بعد یسری از لباسارم آف زدیم بخاطر همون خیلی آدم تو مغازه بود یکی از مشتریا از افیا خرید زد گفت شماره کارت بده کارت به کارت کنم ... منم کارت خودمو گذاشتم رو میز جواب بقیه مشتریارو میدادم... خلاصه شوهرم اومد بهش گفتم چیا فروختم اینا یهو یادم اومد که اون مشتری پولو زده به حساب من به شوهرم گفتم شماره کارتتو بده یکی از مشتریا کارت به کارت شماره کارت خودمو دادم ... گفت چقدر گفتم سیصد (لباسهای آف خورده سیصدن) داشتم کارت به کارت میکردم که شوهرم گفت برات پونصد و پنجاه واریز کردن (کارتی که دست منه اس ام اس برای شوهرم میره) گفتم واقعا دیدم واقعا پونصد و پنجاه زده گفتم نمیدونم من بهش سیصد گفتم شایدم دوتا برداشته من حواسم نشده چون خیلی شلوغ بود خلاصه کل پولو زدم به حسابش... امروز حرف زدنی حرف به اینجا رسید که شوهرم گفت آره آدما باید تو زندگی مشترک صداقت داشته باشن اینقدر زنا هستن به شوهرشون دست کجی میکنن یا چیزی میخرن قیمت دوبرابرشو میگن و این چیزا و....شوهره هم میفهمه به روشون نمیاره و... نمیدونم چرا این حرفو زد یعنی منظور دار این حرفو زده ؟!
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
حق دارینهمینو بهش بگو و بگو که مگر من نمیدونم پیامک به موبایل تو میادخجالت بکشبعد هم حتما بگو بهش ک ...
دیشب چیزی نگفت ... آخه من بدبخت اگه قصدم این بود اصلا بهش نمیگفتم واریز کردن یا شماره کارت خودمو میدادم ... اصلا نگاه نکردم ... حالا امشبم عروسی دعوتیم نمیخوام دعوا راه بندازم ولی واقعا عصابم خورد شد
خب یعنی راجبش فکر کرده اینا رو به ذهنش رسیده بهت بگه توهم خیلی عادی باشو برو بهش بگو دیروز من حواسم ...
بخدا من حتی کرایه اسنپم از دخل بر نمیدارم با پول خودم میرم و میام شنیدن این حرف برام خیلی زور داشت .... حالا اون مشتری احمقی که پول زیاد زده هم خبری ازش نیست نمیاد دنبال پولش