خیلی دلم گرفت از حرف مادر شوهرم لطفا بگین حق دارم یا نه ❓❓يا من حساسم

اره از این به بعد کمک نکن

گود بابای مادر شوهر 

کمک کنی یک زر مفت میزنه

کمک نکنی یک زر مفت دیگه

اشتباه کردی رفتی کمک

همه ی مادر شوهرا بخدا یکی هستن عفریته و سلیطه

تجربه ثابت مردم هرچقد خودتو دور کنی بهت نزدیکتر میشن سرد باش برات له له میزنن من این روزا رو گذروندم الان ماهی یبار ب مادر شوهرم زنگ نمیزنم ب خواهر شوهرم ک اصلا 

قشنگ نرو اعصاب زیادی و جون زیادی داری پرو ها

حق نداشتی

وقتی شوهرت گفته نرو

دوبارم گفته بت بلد نیستی،وقتی خودتو اینقد کوچیک میکنی که باز ادامه میدی،حقته

قالی اونا به توچه

مگه کمرتو از سرراه اوردی؟

شاید شوهرت بهش تذکر داده ازت کار نکشن

یا شوهرت بهش گفته تو نمیری و بعدش رفتی

بیخیال فرششو بده بیرون بشوره

بله عزیزم حق داری . وقتی کارت دیده نمیشه همین کار رو بکن . برو که حرف نزنن اما اصلا اصلا به خودت فشار نیار . یه ذره کار کن بعد بشین بگو کمرم درد گرفت و فلان . که البته دروغ هم نیست آدم یه کم کار می‌کنه خسته میشه دیگه . 

دفعه دیگه حرف شوهرت گوش کن

تو خودت داغون کنی که برات قیافه میگیرن، اگر بخوان بخاطر حمالی براشون تحویلت بگیرن میخوام که نگیرن

شاید منظورش این بود که بیای کمک مثلا نهار بذاری

نه اینکه تو شستن قالی کمک کنی

یادت باشه مادر شوهر تو رو هیچوقت به چشم دخترش نمی‌بینه...اگه اینو قبول کنی دیگه ناراحت نمیشی...

خیلی رسمی باش و احترام بذار به خاطر همسرت...ولی تیکه هامون رو محل نذار...

با همسرت خوب باش و در غیابشون بد و خوبشون رو نگو پیش همسرت...

انرژی نذار لطفا برای خوب یا بد نشون دادنشون...تو نمیتونی اونا رو عوض کنی ولی میتونی طوری رفتار کنی که جرات بی احترامی بهت نداشته باشن...

با رفتارت نه با عرض معذرت سلیطه گری...

و اینکه اگه حرفی ناراحتت می‌کنه دو سه تا جمله کادو پیچ شده آماده کن و از قبل تمرین کن همونجا تحویلشون بده بعدا نسوزی...

اون قصدش ناراحت کردن ته تو هم به یه ورت نباشه...

من خیلی از مادر شوهر و خواهر شوهر کشیدم...ولی هم بی زبون بودم هم دلم نمیومد بی احترامی کنم...ولی بعد سالهای طولانی و فوت پدر شوهرم جوری چهره دومشون رو نشون دادن که خانواده رو پخش و پلا کردن...

به خودم قول دادم هیچوقت بین عروس و پسرم نباشم و تو حاشیه شاهد خوشبختی شون باشم...