ما س ساله عقدیم پارسال رفت درخواست طلاق داد من باهاش صحبت کردم قرار بر خونه و یه جشن شد که اگر میگفت خونه ندارم و جشن ندارم همون پارسال تموم میشد پارسال من برج هشت رفتم شهرستان برای فوت مادر بزرگم شوهرم تهرانه من خودمم خونه تهران داریم اما خونه شهرستانم داریم تا تقریبا امسال من شهرستان بودم چون دوران عقدیم و مادرم شهرستان دوست داره و کار داشتیم اما شوهر منم یبار نیومد سر بزنه فقط میگفت بیاین که مثلاً زحمتش نشه بیاد شهرستان امسال بهش گفتم چرا خونه درست نمیکنی گفت آخه من ذوق نداشتم دلگرمی نداشتم خونه درست کنم بهانش بود گذشت که دو س ماه پیش شرط بدون خونه و و بدون جشن میگه من هیچی ندارم خب اگر هیچی نداشت چرا پارسال نگفت که تموم بشه من اینجور یکسال عذاب نکشم الآنم میگن ما هیچ هزینه ای نمیکنیم حتی یک اتاق تو حیاط دارن میگن اونم بهت نمیدیم بیا پیش ما بدون جشن با خودت جشن بگیر خودش درخواست داده اما میخام منم مهریمو بزارم اجرا