دوست دارم زار بزنم پیش خدا سجده کنم و دعا کنم خدایا ابجیمو سالم برگردون
ماداریممیمیریم
بچه ها فک کنید مامانم میخواسته فردا بره بلیط بگیره بیاد خونه من با ابجیم
بعد ابجیم گفته ن پس فردا بریممن آماده نیستم
جالبه ک ازحجاب متنفره چادرشو هم برداشته شسته
کل لباساشو جمع کرده
فرداش کل مدارک خانوادمو با کپی برداشته وفرار کرده
بعد انقدر مامانم بهس اعتماد داشته کل طلاها رو حدود ۱۰۰گرم میداده ک امانت داری کنه
حالا کدوم گور رفته نمیدونم ولی میدونم رفته خونه دوس پسرش