من هشت ساله گیر یه موضوعی هستم یه عده دارن برام پاپوش میسازن فقط واسه اینکه جلوشون تعظیم نکردم اول از طریق برادرم وارد شدن و اون رو کشیدن سمت خودشون بعد نوبت مادرم شد که اون رو برعلیه م کردن البته مادرم خودش علیه منه و خودشیفته ست اگه اون حریم منو به بازی نمیگرفت کسی جرات نزدیک شدن به من نداشت چه برسه تااین حد نفوذ کردن و ضربه زدن و کل فامیل رو برعلیه من شست و شوی مغزی دادن و تخریبم کردن تا دلشون خواسته.جزییاتشو هرکسی بود و تجربه ی مشابه داشت و تونست به حرفام گوش بده بپرسه توضیح میدم واقعا دلم میخواد در موردش حرف بزنم دلم گرفته