اگر طرف معتقد باشه بعد دوماه محرم میشه یهو؟😐😂یا معتقده یا نیست دیگه
نه منظورم این بود که قبل دو ماه که ثابت نشده اصلااا نزاره بعدشم اگه مطمئن بود و معتقد نبود بعد بزار فقط در حد دست گرفتن
وگرنه آدم معتقد که خودش میدونه و حدشو حفظ میکنه
مالـفیسـنت : Maleficent یا مـالفیسِـنت ؛ ملکه قلمرو جادویی مـوزر || یک پری جوان با دو بال بزرگ وزیـبا💫 "اِستِفان ، جوانک روستایی جاه طلبی که درجنگلی در دور دست ها، مالفیسنت را می یابد و به او کمک می کند ... و این ، آغاز یک رابطه احساسی میان یک پری و انســـان می شود؛ غافل از آنکه، استفان ،در اندیشه رسیدن به تاج وتخت پادشاهی بود. که شرط آن ،بال های زیبای مالفیسنت بود (زیرا شاه مالفیسنت را بسیار قدرتمند میدانست و به دنبال نابودی او بود ...) شب هنگام ، مالفیسنت ، استفان را دید ؛ با خوشحالی به سمتش پرید ، بال هــایش را بست و سرش را بر شانه ی او گذاشـت و لبخند زنان به خواب رفــت. سحرگاه چشمانش را باز کرد ، استفان را ندید ؛ خواست دنبالش بگردد ، امـا زمین خورد ؛ بالــــهایش نبود ... استفان بالهایش را بریده بود ... وآن روز تبدیل شد به پری شرور ... او شرور نبود ... انسانها او را مالیفسنت کردند.. " اگه دوست داشتید حرفی بهم بگید، اینجا بنویسید 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1957090
ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.
قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.
تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.
اره متاسفانه زیر ۲۲ اولین تجربمه اماشناخت رو از قبل دارم اشناست
ببین عزیز شما که دیگه رفتی خودتو گیر انداختی مشکل روابط این سنی اینکه معمولا به جایی نمیرسن آدم هم خیلی از لحاظ روحی تو این سن قوی نیست که آسیبش رو تحمل کنه
نه من درست ننوشتم باید ویرگول میذاشتم بعد کلمه یکسال ،منظورم از یکسال شرطی که گذاشته بودیده
متوجه منظورتون نشدم
ما مجموعا دو ماه ارتباط داشتیم ولی چون کلا درحال چت یا زنگ بودیم رابطمون عمیق بود
آخر دو ماه قرار شد اگه با شرایط هم مشکلی نداریم جدی کنیم که ایشون نتونست قبول کنه شرطمو
و حتی تا یک روز قبل کات همچنان تمایل نشون میداد به کارای قبلش و..
مالـفیسـنت : Maleficent یا مـالفیسِـنت ؛ ملکه قلمرو جادویی مـوزر || یک پری جوان با دو بال بزرگ وزیـبا💫 "اِستِفان ، جوانک روستایی جاه طلبی که درجنگلی در دور دست ها، مالفیسنت را می یابد و به او کمک می کند ... و این ، آغاز یک رابطه احساسی میان یک پری و انســـان می شود؛ غافل از آنکه، استفان ،در اندیشه رسیدن به تاج وتخت پادشاهی بود. که شرط آن ،بال های زیبای مالفیسنت بود (زیرا شاه مالفیسنت را بسیار قدرتمند میدانست و به دنبال نابودی او بود ...) شب هنگام ، مالفیسنت ، استفان را دید ؛ با خوشحالی به سمتش پرید ، بال هــایش را بست و سرش را بر شانه ی او گذاشـت و لبخند زنان به خواب رفــت. سحرگاه چشمانش را باز کرد ، استفان را ندید ؛ خواست دنبالش بگردد ، امـا زمین خورد ؛ بالــــهایش نبود ... استفان بالهایش را بریده بود ... وآن روز تبدیل شد به پری شرور ... او شرور نبود ... انسانها او را مالیفسنت کردند.. " اگه دوست داشتید حرفی بهم بگید، اینجا بنویسید 👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1957090