نامزد نوشتم گیر ندن
پارتنرم وضع مالی خوبی نداره
و ماه بعدی تقریبا بدهی هاش تموم میشه که برا ماشین و خونه اینا پس انداز کنه کم کم بیاد جلو
من میخام برم عروسی چند تا وسیله آرایشی نیاز دارم
برادر زاده اش مغازه آرایشی بهداشتی داره
گفتم از اونجا میخام بخرم زنگ زد به زن داداششم سفارش کرد فلانی هرچی اومد بده به حساب من
گفتم چقد خرید کنم اول گف ۳ ۴ تومن بعد گفت دیگه از ۶ ۷ تومن بیشتر نشه تو قرض نیافتیم
الان مامانم نمیزاره میگه نه تو باید درکش کنی اینجوری عقبش میندازی نمیتونه بیاد جلو
تو باید بگی پس انداز کن و فلان که زودتر بیاد جلو
منم نظرم اینه زنی که خرج نداره ارج نداره
زن باید خرج کنه باید بخواد😐مامانم معتقده چون به زنداداشش زنگ زده سفارش تو کرده دیگه خسیس نیست و عقبش ننداز 😐تجربه اتون چی میگه
چیکار کنم
منم میگم وقتی برا پولای بابام بی رحمانه هرچی چشمم بخوره میخرم چرا برا پولای این خودمو محدود کنم😐که بعدا انتظار درک داشته باشه 😐چیکار کنم