بین دوراهی موندیم فردا هم خانواده خودم هم خانواده شوهرم قراره برن تفریح نمیدونم باکدومشون بریم مادرشوهرم عصرزنگ زد من خبرنداشتم خانواده خودمم برنامه چیدن گفتم باشه رفتن باخانواده شوهرم خوبیش اینه که هیچی مانمیبریم اوناهزینه میکنن ومیریم باغ واونجاخونه دارن زیرآفتاب نمیسوزیم بدیش اینه قراره ازصبح بریم تاشب و مادرشوهرهم که نمیتونه کارکنه همه کارا بامنه والبته بدیش اینه اونا سه نفرن سه نفزشون مدام به آدم کارمیدن یه لحظه نمیشه مثلا کاری عقب بیوفته انگار دنبالت کردن دائم بدو بدو
😐😂
خانواده خودم میرن یجای جدید ولی خوب بایدزیر آفتاب باشیم اونجا ازلحاظ کاری کمترفشار میاد پسرمم بااونابیشترخوش میگذرونه چون بچه دارن
همسرمم میندازه به عهده من میگه چکارکنیم😒باخانواده شوهر هم زیادمیریم دوهفته چیش رفتیم مال خودمم هفته قبل
خانواده شوهرم چون بقیه جاریا وبرادرشوهرا ادا درمیارن هرسری یکیشون قهرمیکنه نمیاد یا هرکی ازلج اون یکی نمیاد ولی ما همیشه پای ثابتیم کاری با کسی نداریم😅