عقدیم
امروز با شوهرم رفته بودیم بیرون بهم گفت که مادرشوهرت گفته بهت بگم فردا بیای خونمون ماهی گرفته گفته فاطمه دوس داره بگو بیاد ناهار اینجا بعد الان رفته ماهی بخره
بعده یکی دوساعت زنگ زد گفت آرد سوخاری بگیر گوشیو بده فاطمه
گوشیو گرفتم گفت ماهی گرفتم فردا میای برای ناهار؟
منم گفتم باشه
گفت برنج سفید دوست داری یا با سبزی
گقتم هر جور خودتون میخورید
عجیب بود برام🤣🤣🤣🤣
به شوهرم گفتم آفتاب از کدوم ور دراومده
نمیدونم قصدش چیه