2777
2789
عنوان

واقعا نمیدونم با زندگیم چیکار کنم

227 بازدید | 27 پست

واقعا دیگه نمیدونم باید چیکار کنم و از رویه بیچارگی به اینجا پناه اوردم


خانواده ی شوهرم خانواده ی خیلی با اصل و نصبی هستن و بعد از ۲ سال آشنایی بلاخره خانوادش پسندیدنم و اومدن خواستگاریم و مادرشوهرم و خواهر شوهرم خیلی باهام تاحالا بدرفتاری کردن و کلا زندگیمو برام جهنم کردن

هر هفته حتما باید چهارشنبه ها شام بریم خونه ی اونا و پنجشنبه ها هم اونا بیان خونه ی ما و هرجا مادر شوهرم میره منم باید تاکید میکنم باید باهاش برم و هرجا هم که من میرم بابد به اونم بگم بیاد از یدونه کفش خریدن تا مهمونی رفتن و کلا خیلی هم زود زود با ۲ تا خواهر شوهرم و بچه هاشون و شوهراشون دائما خونه ی ماعن و سوهرمم که تا عصر سر کاره منم صبح ها سر کارم ظهر باید خسته کوفته و بدون هیج کمکی بیام خونه شام بزارم که اینا قطعا بی خبر قراره یهو ظاهر بشن و کلا تنها تایم خصوصی ای که من و شوهرم باهم داریم تویه مسافرت ها بود که اونم تا ۳ روز پیش حذف شد

دوشنبه من با کلی بدبختی ۳ روز مرخصی گرفتم و شوهرمم بخاطر کسالت مدیر دفترش ۴ روز خونه بود گفتم بریم مسافرت و اونم گفت باشه

حالا بلیط گرفتیم و منم با کلی ذوق و شوق وسایلارو حاظر کردم و گذاشتم یه گوشه ی اتاق و رفتم پایین دیدم شوهرم داره با خواهر شوهرم حرف میزنه و وقتی پرسیدم چیشده اینوقت شب زنگ زده گفت اون نزد من زدم گفتم به پریسا(اونیکی خواهر شوهرم)هم بگه که داریم میریم مسافرت که اونا هم بلیط بگیرن

تعجب کردم و گفتم که یعنی چی مگه دارن کجا میرن که تو به مریا با پریسا لگه بلیط بگیره؟ برگشت بهم گفت خیلی وقت بود بهشون قول سفر خانوادگی داده بودم گفتم به اونا هم بگم که باهامون بیان خیلی عصبانی شدم و کلی جیغ داد کردم که یعنی چی؟ من ۳ روز بزور و کسر از حقوق مرخصی نگرفتم که با خانوادت برم مسافرت و خلاصه قهر کردم رفتم شبو تو اتاق مهمان خوابیدم و صبح‌ پاشدم دیدم نه چمدونا هستن نه شوهرم بهش که زنگ زدم صدایه آهنگ و به به چه چه خواهر شوهرام و مادر شوهرم میومدم گفتم کجایی گفت هبچی دیدم قهر کردی دیگه بیدارت نکردم و راه افتادیم خیلی وقت بود بهشون قول داده بودم همونجا تلفن و قطع کردم و نشستم گریه کردپ و تا الان که سومین روزه که نیست گوشیمو از جاش کنده واقعا نمیدونم چیکار کنم راهنماییم میکنین؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چه ادم بیشعوریه غلط کرده رفته خدایی بعد از برگشتنش از دماغش بیار بعدم بگو چهارشنبه مامانت پاشو بزاره اینجا منم از خونه میرم بیرون منم خونشون نمیرم چون حوصلشون رو ندارم یه گوش مالی حسابی بهش بده بابا یعنی چی 

پرستاری یعنی،عشق،صبر،تحمل و بیخوابیهای شبانه
چه ادم بیشعوریه غلط کرده رفته خدایی بعد از برگشتنش از دماغش بیار بعدم بگو چهارشنبه مامانت پاشو بزاره ...

پرستاری ؟؟

خدای مهربونم 😍 خدای عزیزم 😍ممنون که حاجت دلمو دادی خدایا ازت می‌خوام حاجت دل دوستای گلمم بدی ..مامان دوتا جوجه شیطون هستم مهتاب ومهدیار
واقعا با همچین مردی میخای زندگیتو ادامه بدی؟ نگو طلاق نمیتونم و شرایطشو ندارم و فلان. واقعا طلاق رو ...

طلاق بگیرم چیکار کنم؟برگردم خونه بابام؟چقدر تویه چشم فامیلامون حقیر و کوچیک میشن و فک کردی به راحتی طلاقم میدن؟تازه طلاق هن بگیرم باز ولم نمیکنن

چه ادم بیشعوریه غلط کرده رفته خدایی بعد از برگشتنش از دماغش بیار بعدم بگو چهارشنبه مامانت پاشو بزاره ...

واقعا باید همچین کاری بکنم ولی بعدش زنوگیمو از همینی هم که هست بدتر میکنن بعد بیا یه عمر منتشونو بکش که یبار با پسرم رفتم مسافرت زهرمارمون کردی عروس

واقعا باید همچین کاری بکنم ولی بعدش زنوگیمو از همینی هم که هست بدتر میکنن بعد بیا یه عمر منتشونو بکش ...

با اونا کار نداشته باش شوهرتو ادم کن

پرستاری یعنی،عشق،صبر،تحمل و بیخوابیهای شبانه
رو خودت کار کن .خودتو اولویت قرار بده .به خودت تا میتونی برس خودش میفته دنبالت

والا بین فامیلاشون که از همه خوشگل ترم و همیشه یه رژ صورتی یا قرمز تویه خونه میزنم و موهام همیشه سشوار کشیده و مرتب و خیلی به بهداشتم اهمیت میدم و حتی اگه شب ساعت۳ هم باشه همیشه یه دوش میگیرم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز