من ۹ ماهه با همسرم قهرم
۱ سال و خورده ایه عقدم
ی شب زنگ زد ب من و خانوادم خیلی حرفای ناجور زد
۵ ماه صبر کردم خودش و خانوادش بیان معذرت بخوان
نیومدن که هیچ
خودش فقط زنگ میزد من واقعا از چشمم افتاد
پیام میداد تهدید میکرد...
یه شب دیدم پیام داره میده و فهمیدم چشمش فقط دنبال دوزار حقوقیه که میگرفتم
اون شب دیدم دندون تیز کرده و مهریه رو گذاشتم اجرا
الانم دنبال کارای دادگاهیم
تا ب مهریه خورده شروع کرده التماس کردن من
ولی ما بین این التماسا ب من زنگ زد پدرم تمام صفتای نکبت خودشو به پدرم و من نسبت داد
فرداش دوباره پیام داده که میخوامت و اینا
به دوستش هم سپرده ب من زنگ بزنه بگه توافقی جدا شیم
نمیدونم چرا حس خوبی نمیگیرم
نمیتونم دیگه دوستش داشته باشم...