روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
میگفتن اخر شاهنامه خوبه ولی خب اونم دروغه خودمون گول نزنیم فرهاد به شیرینش نرسید لیلی به مجنون سهراب هم به گردافرید ته داستان های ایرانی غمناکه ما هم یه داستانیم فقط ای کاش سرنوشت متفاوتی داشته باشیم حال الان من حال جیران تو این موقع اس
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
اینجا چکار میکنم من🔫🐴تاپیکها و پستها رو با دقت نمیخونم ببخشید🔫🐴 به نی نی یار میگم چرا ترکوندینم میگه واسه گذاشتن ایموجی خنده (ر.ک به تنها تاپیکم صفحه ۳ ) شما تو تاپیکای انفجاری صدام کنید من قول میدم با گریه بیام پیتیکوووححححههههه😍😍😍🐎🐎🐎