من مادر ندارم اون خیلی برام عزیز بود اما از وقتی عروسی کردم پاشو خونم نمیذاره درصورتی ک من همیشه ولو بودم خونش من ن بی احترامی بهش کردم ن شوهرم خیلی ب عرورم بر میخوره ک میاد رد میشه از در خونم ولی تا خیلی اصرار نکنم نمیاد فکرم جاهای خوبی نمیره دلم میخاد دیگه منم خونش نرم اما دلم نمیاد قطع رابطه کنم حتی انقدر اذیتم سر این کارش ک میگم نکنه شوهرم اذیتی بهش کرده باز میبینم خب رابطش با شوهرم اوکیه میگن میخندن
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
ببین شاید شما متوجه نیستی ولی مثلا شوهرت رفتارش یه طوریه که بقیه رو معذب میکنه. مثلا من میدونم شوهر خاله ام خسیسه دیگه دلم نمیاد خونه اش حتی یه چای بخورم. با اینکه با خاله ام خیلی صمیمی بودم. یا یکی دیگه خیلی شوخی های زشتی با زنش میکنه، به صورت تحقیر و اینا. خانومش شاید نمیفهمه که من معذب میشم. ولی من دیگه اصلا دلم نمیخواد رفت و آمد کنم