بچه ها ما مهاجرت کردیم و ایران نیستیم من کلا خیلی ادم معاشرتی هستم ولی خب از وقتی مهاجرت کردیم چون شهری که هستیم ایرانی کم هست خیلی دوست نتونستم پیدا کنم کم و بیش البته دوست دارم یه بچه کوچیک هم دارم دا ماهشه و سرگرم اونم ولی شوهرم همش مجبورم میکنه با ادما دوست شم. اون روز بچمون رو برده بودیم کلاس مجبورم کرد یعنی خودش در واقع با مامان یکی دیگه از بچه ها برای امروز قرار گذاشت الان یه ساعت دیگه باید برم با ضربان قلب بالا از خواب بیدار شدم نمیدونمچرا این شکلی شدم انگار اضطراب اجتماعی دارم دوست ندارم معاشرت داشته باشم با ادما حالم بد میشه