بچها ما بیرون بودیم با نامزدم
۳/۴ تیکه سوخاری گرفتیم
اندازه اشون بزرگ بود
من مال خودم ک یه تیکه بود نخورم
میخواستم بیام خونه نامزدم گفت داداشت اینجاست بدم بهش
بخدا ک من نفهمیدم کار بدیه😭😭😭اومدم خونه قضیه رو به مامانم گفتم برگشت گفت مگه گربه ی شماست هرچی نخوردن رو بهش بدین واقعا ک متاسفم براتون و اینا
من تازه اونجا بود ک فهمیدم چقدر کارمون بد بود😭😭الان از شدت عصب سرم میترکه
چقد از خودم بخاطر نادونیم بدم اومد😭چقد بدبخت و ساده ام…خاک تو سرم واقعا اصلا همچین منظور بدی نداشتیم